معنی تلسکوپ فضایی آمریکایی

لغت نامه دهخدا

تلسکوپ

تلسکوپ. [ت ِ ل ِ کُپ] (فرانسوی، اِ) دوربین بزرگ که با آن ستارگان رارصد کنند. (فرهنگ فارسی معین). علمای هیأت دو نوع تلسکوپ بکار میبرند نوع قدیمی تر «منکسرکننده » و نوع دیگر «منعکس کننده » نامیده میشوند. تلسکوپ منکسرکننده دو عدسی دارد. یکی که عدسی شیئی، یا ابژکتیف، نامیده میشود و در قسمت فوقانی لوله ٔ فلزی مجوفی که بطرف آسمان قرار میگیرد نصب گردیده است. اشعه ٔ نوری که ازیک جرم آسمانی ساطع میشوند از عدسی شیئی می گذرند و تصویر آن جرم را نزدیک قسمت پایینی لوله تشکیل میدهند. به این تصویر از پشت عدسی دیگری که عدسی رؤیت نامیده می شود نگاه میکنند. در بیشتر رصدخانه های بزرگ جهان تلسکوپهای منکسرکننده بکار میبرند. در تلسکوپهای منعکس کننده بجای عدسی شیئی آئینه ٔ مقعری بکار میبرند تا اشعه ای را که از یک جرم سماوی میرسد متمرکز کند. آیینه در انتهای لوله ٔ دربازی قرار دارد. عمل انعکاس نور در قسمت فوقانی آیینه، که از نقره ٔ خالص یا آلومینیم پوشیده شده است وقوع می یابد. عدسی رؤیت در پهلوی لوله قرار دارد و آیینه ٔ مسطحی برای منعکس کردن نور و رسانیدن به عدسی و چشم بکار میرود. پس این نوع تلسکوپ از آیینه ٔ مقعری که در برابر آن آیینه ٔ مسطحی قرار دارد تشکیل شده است و در نتیجه اشعه ٔ موازی که از بی نهایت بر آن آیینه ٔ مقعر می تابند منعکس می شوند و پس از انعکاس مجدداً بر روی آیینه ٔ مسطح در نقطه ٔ «پ 1» جمع میگردند. در مقابل این نقطه یک عدسی چشمی که عدسی محدبی است قرار دارد و عمل ذره بین را انجام میدهد و از «پ 1» تصویر «پ 2» را تولید میکند که ناظر می بیند. (از علم و زندگی و کتاب فیزیک بروخیم).


فضایی

فضایی. [ف َ] (ص نسبی) فضائی. منسوب به فضا.
- هندسه ٔ فضایی، قسمتی ازعلم هندسه که درباره ٔ اجسام بحث میکند و موضوع آن مطالعه ٔ چیزی است که قسمتی از فضا را اشغال کند.

فضایی. [ف َ] (اِخ) از همدان است. شخصی سلیم النفس و صادق القول بود و نسبت به حقیر (صادقی کتابدار) سمت معلمی داشت. شعرش هموار و آبدار است و این ابیات از اوست:
عاشقان را ذوق از معنی است نی صورت ز دوست
صورت شیرین بچشم کوهکن گو سنگ باش.
بار غم از دل مجنون که تواند برداشت
ناقه ٔ لیلی اگر روی به هامون نکند.
(از مجمع الخواص تألیف صادقی کتابدار از ترجمه ٔ خیام پور ص 247).
فضایی از شعرای زمان شاه عباس صفوی است.

فرهنگ عمید

تلسکوپ

دوربین بسیار بزرگ دارای یک یا چند عدسی و آیینۀ مقعر که و با آن اجسام دور و ستارگان را می‌بینند،
از صورت‌های فلکی نیمکرۀ جنوبی آسمان،

فرهنگ معین

تلسکوپ

(تِ لِ) [فر.] (اِ.) دوربین بزرگ که با آن ستارگان را رصد می کنند.

مترادف و متضاد زبان فارسی

تلسکوپ

دوربین رصدخانه، دوربین نجومی،
(متضاد) میکروسکپ، ذره‌بین، ریزبین

فرهنگ فارسی هوشیار

تلسکوپ

دوربین بزرگ که با آن ستارگان را می بینند و اکتشاف نجومی می کنند


فضایی

اسپاشیک درواییک

معادل ابجد

تلسکوپ فضایی آمریکایی

1711

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری